نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





بدتر شد بدترشد بدترشد

 

 

 

 

هرچه کردم نشدم از تو جدا ، بدتر شد

گفته بودم بزنم قيد تو را ، بدتر شد

مثلا خواستم اين بار موقر باشم

و به جاي "تو" بگويم که "شما"، بدتر شد

آسمان وقت قرار من و تو ابري بود

تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد

چاره دارو و دوا نيست که حال بد من

بي تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد

گفته بودي نزنم حرف دلم را به کسي

زده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شد

روي فرش دل من جوهري از عشق تو ريخت

آمدم پاک کنم عشق تو را ، بدتر شد!!!

 
 
 
 
 
 

 
 
 
 
 
 

 

 

 
 

[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 16:56 | |







یه خواهشی دارم

 

 

من از دنیا دلم تنگ است ...

من از دنیا گله مندم که از مهرش خیلی کم دارم ...

دنیا !

ببین !!!

یه خواهشی دارم !

مرا در خود کمی تحمل کن ...


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 8:48 | |







دلم گرفته !!

 

خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!!

بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم...

بیا تا دل کوچــــــــــکم را

خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..!

خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره

که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!!

بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن..

که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!!

   خدایـــا کمـــک کـــن :

که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد.

کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش.

مبـــادا بمیـــرد...!!!

خــــدایــا دلــــــم را

که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت,

اگر چه شــــــکســــــته!!!

 

شبــــی می فرســــتم بــرایــت...!!!

 

[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 8:36 | |







این مطلب وبا کمک نظر شما تکمیل میکنم !یک نظر یک جمله !!

عشقای  امروز زود می رسند! باد می کنند ! وآخرش می ترکند!

نظرشماچیه؟

1_اولین نظر دهنده یه راه ساده پولدار شدن و بهم پیشنهاد داده!!!                  بابابی خیال

2_دومین نظر دهنده نظرش اینه که تفکیک عشق وهوس گاهی ممگن نیست و....نظرات دکتر انوشه رو بیان کرذه! و........عشق ورهاکردن معشوق رو عنوان می کنه !!!        

 نیازی به تفکیک نیست جانم هوس خالصه بدون یه ذره ناخالصی عشق

3_


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 10:53 | |







روحم توی روحتان

بدترین لحظه ام وقتیه که همه واژه هایم را دیگران گفتند !!جدید چیزی ندارم بگویم جز همان روحم توی روحتان که قدیمیست .......اصلا نیازی به حتما نوشتن ندارم وگرنه حتما می نوشتم مثل خیلی ها .....آخه من و پالان خر بابام  هم شد کتاب برید بابا!!حال من بده یا شما ؟؟؟


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 11:25 | |







خوشحالی یک دبیر

امتحانات داره تموم می شه!  تندش کن ! شادش کن


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 13:31 | |







آیا می دونید؟

آیا میدانید :  دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟
آیا میدانید :  هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟
آیا میدانید :  ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک می‌کند ؟
آیا میدانید :  عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است ؟
آیا میدانید :  اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟
آیا میدانید :  قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟
آیا میدانید :  سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟
آیا میدانید :  بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانید :  تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟
آیا میدانید :  استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟
آیا میدانید :  تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود ۵۰ هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟
آیا میدانید :  در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟
آیا میدانید :  اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمدند ؟
آیا میدانید :  اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن انسان را به دنبال هم بچینیم، طول آن به ۴۵ مایل خواهد رسید ؟
آیا میدانید :  در طول یک سال، قلب یک انسان عادی ۴۰ میلیون بار می تپد ؟
آیا میدانید :  بیشتر انسانها در یک دقیقه ۲۵ مرتبه پلک می زنند و بطور میانگین هر انسان سالانه بیش از ۱۳ میلیون مرتبه پلک می زند ؟
آیا میدانید :  معده شما باید هر دو هفته یکبار ماده مخاطی جدید ترشح کند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟
آیا میدانید :  شش سمت چپ کوچکتر از شش سمت راست است تا فضایی برای قلب ایجاد شود ؟
آیا میدانید :  جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟
آیا میدانید :  عطسه در هنگام خارج شدن از دهان، سرعتی بالغ بر ۱۰۰ مایل بر ساعت دارد ؟
آیا میدانید :  اگر بدن شما خشک و یخ زده شود ۱۰% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟
آیا میدانید :  زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل ۲ ساعت فاصله باشد ؟
آیا میدانید :  ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟
آیا میدانید :  طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟
آیا میدانید :  محـقـقان اخیـراً بـه ایـن نتیجه رسیده اند که کلیه انسان ۵۰۰ عملکرد متفاوت دارد ؟
آیا میدانید :  ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟
آیا میدانید :  شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟
آیا میدانید :  چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟
آیا میدانید :  چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟
آیا میدانید :  گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟
آیا میدانید :  چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد گوش و بینی ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند ؟
آیا میدانید :  شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟
آیا میدانید :  عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه (۸۱ – ۱۸ = ۶۳) نوشته شده است ؟
آیا میدانید :  ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟
آیا میدانید :  هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟
آیا میدانید :  یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟
آیا میدانید :  کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟
آیا میدانید :  انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟
آیا میدانید :  هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ ثانیه است ؟
آیا میدانید :  وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانید :  انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟
آیا میدانید :  یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟
آیا میدانید :  لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟
آیا میدانید :  انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟
آیا میدانید :  دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟
آیا میدانید :  کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟
آیا میدانید :  تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد ؟
آیا میدانید :  انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟
آیا میدانید :  جنین انسان بعد از ۱۷ هفته (۴ ماه) می تواند خواب هم ببیند ؟
آیا میدانید :  تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟
آیا میدانید :  بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط ۱۳۰۰ لیتر عرق تولید میکند ؟
آیا میدانید :  انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند ؟
آیا میدانید :  کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟
آیا میدانید :  حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانید :  حدود ۱۰ درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند ؟
آیا میدانید :  از دست دادن تنها ۱% از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟
آیا میدانید :  بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است ؟
آیا میدانید :  ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند ؟
آیا میدانید :  قد انسان تا ۲۰، ۲۵ سالگی و گاها ۴۰ سالگی بلند می‌شود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود ۶ میلی‌متر کوتاه می‌شود ؟
آیا میدانید :  دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند ؟
آیا میدانید :  وزن پوست بدن انسان بالغ بر ۲/۷ کیلوگرم (دو و هفت دهم) است ؟
آیا میدانید :  کمبود خواب، زودتر از کمبود غذا موجب مرگ انسان می‌شود ؟
آیا میدانید :  انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوه‌ای خواهد داشت ؟
آیا میدانید :  قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد ۷۰ سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه ۴۰ سال استراحت کرده است ؟
آیا میدانید :  وزن اسکلت انسان بالغ بر ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟
آیا میدانید :  انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمر را تلویزیون نگاه می کنند و شش سال را هم صرف غذا خوردن میکنند و یک سوم از عمر را هم در خوابند ؟
آیا میدانید :  مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند ؟
آیا میدانید :  مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است ؟
آیا میدانید :  مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟
آیا میدانید :  پیام های عصبی با سرعتی برابر با ۱۷۰ مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟
آیا میدانید :  مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید ؟
آیا میدانید :  بطور متوسط یک انسان در طول زندگی خود در حدود ۴۴ پوند گرد و خاک را تنفس می‌کند ؟
آیا میدانید :  در تمام انسانهای کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟
آیا میدانید :  طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟
آیا میدانید :  در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است ؟
آیا میدانید :  در هـر ۳ سانتی متـر از پوست، ۴ هزار بافت عصبی، ۱۳۰۰ سـلول عصبی، ۱۰۰ غده عرق، ۳ میلیون سلول، و ۳۰۰۰ رگ خونی وجود دارد ؟
آیا میدانید :  اگر رگ های خونی موجود در ۵ سانتی متر از پوست را در امتداد هم قرار دهیم، طول آن به ۲۰ فوت می رسد ؟
آیا میدانید :  اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟
آیا میدانید :  کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟
آیا میدانید :  خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟
آیا میدانید :  بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟
آیا میدانید :  بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت ۹۰۰ مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن ۷ قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر ۲۲۰۰ کبریت و آب برای پر کردن ۱۰ تنگ را دارد ؟
·         آیا میدانید :  پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟

[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 14:29 | |







من

 

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم.

من می توانم تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشم.

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم.

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

و تو هم به یاد داشته باش:

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من خودم را از خودم ساخته‌ام.

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است.

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم.

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست.

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم.

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند.

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند.

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم.

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى.

من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

به خاطر بیاورى که آن‌هایى را که هر روز می‌بینى و با آنها مراوده می‌کنى

همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت

اما همگى جایزالخطا

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى و یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند ...

[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 14:22 | |







فرق زن ومرد!!

آینده:
یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد
تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.
موفقیت:
یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش
خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است
که بتواند چنین مردی را پیدا کند.
ازدواج:
یک زن به امید اینکه شوهرش تغییر کند با او ازدواج میکند،
ولی تغییر نمیکند. یک مــرد به این امید با همسرش ازدواج
میکند که تغییر نکند، ولی تغییر میکند.
روابط:
اول از همه، یک مرد یک رابطه را یک رابطه بحساب نمی آورد. وقتی رابطه ای تمام میشود، زن شروع به گریه نموده و سفره دلش را برای دوستان دخترش میگشاید و نیز شعری با عنوان "همه مردها نادانند" می سراید. سپس به ادامه زندگیش میپردازد. مرد هنگام جدایی اندکی مشکلاتش بیشتر است. 6 ماه پس از جدایی ساعت 3 نیمه شب یک پنجشنبه، تلفن میزند و میگوید: "فقط میخواستم بدونی که زندگیمو از بین بردی، هیچوت نمی بخشمت، ازت متنفرم، تو یه دیوانه ای، ولی میخوام بدونی باز هم یه فرصتی برامون باقی مونده." نام این کار تماس تلفنی "ازت متنفرم/عاشقتم" است که 99 درصد مردان حداقل یک بار آنرا انجام میدهند. برخی کلاسهای مشاوره ای مخصوص مردان برای رها شدن از این نیاز تشکیل میشود که معمولا تاثیری در بر ندارند.
بلوغ:
زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند.
فیلم کمدی:
فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.
دست خط:
مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد.
حمام:
یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود داد - مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.
خواروبار: 
یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسه می خرد.
بیرون رفتن:
وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاظر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

 


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 14:12 | |







مدرسه ت دیر شد!!

 

رفتن به مدرسه
 
مادری اول صبح برای بیدار کردن پسرش رفت.
مادر: پسرم بلند شو.   مدرسه ت داره دیر می شه!
پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه.
مادر: دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه.
پسر: یکی اینکه  همه بچه ها از من بدشون می آد. دوم اینکه همه معلم ها از من بدشون می آد.
مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری  مدرسه.
پسر: مامان حالاتو دو دلیل برام بیار که من باید برم مدرسه؟

 


مادر: یک تو الآن چهل سالته!! دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی!!


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 13:49 | |







دنیا به این بزرگی ول کن برو

سال اول مدیریتم  در یک آموزشگاه بود جوون بودم وبی تجربه وبا انگیزه.

دوست داشتم هرچه در توان دارم به دانش آموزام کمک کنم . دانش

آموزی داشتم که چند روز پشت سر هم  غیبت داشت وتلفن منزلشون

هم قطع بود به هم کلاسی هاش گفتم بهش بگن کارش دارم و بگن

بیاد پیشم ولی نیومد که نیومد .یه روز یکی از دانش آموزای هم

کلاسیش گفت آقا فلانی رو که می خواستی الان توی پارک بغل

مدرسه نشسته ....سریع کتم راپوشیدم ورفتم دنبالش وقتی دیدمش

حال خوبی نداشت وبا اصرار من اومد مدرسه .توی دفترم نشسته بود

وبسیار گرفته وغمگین بود .بهش گفتم چرا مدرسه نمی آی؟ جواب داد

آقا دوست ندارم مدرسه بیام ! گفتم آخه چه دلیلی داره توکه دانش آموز

باهوش ودرس خونی هستی!؟گفت ا آقا کی می دونه درد من چیه؟کی

منو درک می کنه ؟!جواب دادم من ! من درکت میکنم بگو مشکلت

چیه؟شاید حلش کردم !!گفت شما نمی تونید حلش کنید!! گفتم من

خودمو می ذارم جای تو !بگو مشکلت چیه تا بگم راه حلش چیه!! گفت

آقا شما نمی تونید جای من باشید!! با اصرار من گفت پس می خوای

خودتو جای من بذاری ؟ گفتم آره!!

گفت: آقا..... مکث کردو دوباره گفت: بگذر و ولش کن .اشک پهنای

صورتشو گرفته بود. با اصرار من گفت: آقا اگه یه روز بری خونه وببینی

که کسی با مادرت خوابیده!!با این که پدر داری و.......گریه کرد..بی

 اختیار گریه ام گرفت و مونده بودم چی جواب بدم قرار گذاشته بودم

جای اون باشم !!.........به خودم لعنت فرستادم برای موقعیتی که توش

گیر کرده بودم ...دوست داشتم بگم مادرت وطرفشو باید می کشتی!!اما

من حکم قتل نمی تونستم صادر کنم !!می گفتم اشکال نداره طوری

نشده !!که آخر بی غیرتی بود!! زیاد فکر کردم ولی بی نتیجه بود و

آخرش گفتم دنیا به این بزرگی ول کن برو ....جواب مسخره ای بود ولی

باعث شد دانش آموزم بلند بشه واز پیشم بره........سرم سنگین شده

بود و اونروز نتونستم هیچ کاری بکنم ..........

مدت ها بعد گوشه ی خیابون دیدمش انگار صدسال پیر شده بود رفتم

جلو وگفتم خوبی !!؟

جواب داد  این همه معتاد و مواد فروش چرا گیر دادی به

ما!!!!.....................


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 12:24 | |







تفاوت مردان وزنان

مردان

زنان

به سکوت علاقه دارند.

عاشق گفتگو هستند.

در سکوت مشکلات خود را حل می کنند.

با گفتگو مشکلاتشان را حل می کنند.

روزی 14000 کلمه حرف می زنند.

روزی26000  کلمه حرف می زنند.

شنونده خوبی نیستند.

شنونده بسیار خوبی هستند.

توجه به تشریفات ندارند.

بسیار تشریفاتی هستند.

کلی نگرند.

جزیی نگرند.

موجوداتی هدف گرا هستند.

موجوداتی مسیرگرا و رابطه گرا هستند.

از راه چشم عاشق می شوند.

از راه گوش عاشق می شوند.

به آینده نگاه می کنند.

در گذشته زندگی می کنند.

در جوانی خودخواه و در پیری مهربان هستند.

د رجوانی مهربان ودر پیری خودخواه هستند.

مسائل مالی را جاری می بینند.

مسائل مالی را به صورت پس انداز می بینند.

در موقع عاشق شدن

9/1 برابر انرژی و تمرکزشان افزایش می یابد.

در موقع عاشق شدن

3/1 افت تمرکز و انرژی می یابند.

در زمان شکست عاطفی و ساکت هستند.

در زمان شکست افسرده می شوند.

اولویت در جوانی  و پیری

1 - عشق 2 -پول 3-سلامتی

اولویتها در جوانی 1- عشق 2-سلامتی 3-پول

اولویتها در پیری 1 -سلامتی 2 -پول  3 - عشق


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 13:2 | |







به ماربطی نداره

موشی درخانه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند: تله موش مشکل توست! بما ربطی ندارد! ماری درتله افتاد و هنگامی که زن  صاحبخانه خواست مار را آزاد کند مار زن  راگزید .. از مرغ برای زن سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند .. زن خوب نشد و مرد .. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و


تمام این مدت موش در سوراخ دیوار مینگریست و میگریست ..

 

[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 12:48 | |







سین وصات

چه فرقی داره که چه جوری بنویسم

 

مهم اینه که چه جوری بخونی !

 

صابون با

 

سین کف می کنه اینو آقام گفته!!

 

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 9:2 | |







چطور می تونم جبران کنم؟

چند وقتی بود ندیده بودمش ! قد کشیده بود !بزرگ شده بود ! پشت لبش سبز شده بود! دستاش مردونه به نظر می رسید!ولی چشماش همون چشمای بچگیش بود درشت ونافذ ! دیگه شیطون نبود ! ساکت وآروم وآهسته سلام کرد وزود سرش وپایین انداخت !نمی دونستم چرا برگشته وچی می خواد؟!...

پرسیدم:حال بابات چطوره؟حالش خوبه؟

جواب داد:بابام ؟!وسکوت کرد!......

گفتم:طوری شده؟!

گفت:بابام عمرشوداد به شما!

شوکه شدم باباش دوست قدیمیم بود !ویه شراکت باعث شد دوستیمون بهم بخوره!

پرسیدم :چطوری؟....

گفت: تصادف کرد !

گفتم :خدابیامرزدش....ونمی دونستم دیگه چی باید بگم......

گفت:من موضوع شراکت شمابا بابامو می دونم !بارها واسه م تعریفش کردواینکه شما فکر میکنی سرت کلاه رفته ومسببش پدرم!بوده....

گفتم :دیگه گذشته ومن حلالش کردم وبخشیدمش!

گفت:هنوزم اون دوست مشترکتون از خارج پول به حسابت می ریزه!!؟

چندماهی بود که بهمن دیگه پولی به حسابم نمی ریخت!!.....هرماه 1000دلار به حسابم می ریخت ومی گفت توخارج کارخونه داره ودوست داره به دوستای قدیمی توایران کمک کنه !!

گفتم :شما از کجا این موضوع رومی دونی؟!!

گفت:آقا بهمن دقیقا 45ماه به حساب شما پول واریز می کرد واین پول درست 4برابر پولی بود که توی شراکت با پدرم ضرر کرده بودی وهمه ی اون پولو بابابه آقابهمن داده بود که به شما بده!!!وشما هیچ وقت دزدی ماشین بابا با  پولا رو باور نکردی!!

.......خجالت زده شده بودم و دوست داشتم هرطور شده جبران کنم!.......

گفتم :چطور می تونم جبران کنم؟ 

سرشو انداخت پایین وگفت:مادرم توی تصادف پاهاش شکسته وخواهرم قطع نخاع شده .....مشکل مالی پیدا کردیم!...... 

گفتم:ناراحت نباش خدابزرگه.................

..................

20میلیون تومن که  تمام سرمایه چند سال زندگیم بوددادم به حمید پسر دوستم  اماارزشش وداشت!!

.............

..........

دوباره آقا بهمن به حسابم پول واریز کرد وپول واریزی ربطی به دوست نمرده ام نداشت!!!حمیدتوی خارج با بهمن آشنا شده بوه و............

 


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 16:13 | |







بی خیال

داره عید می شه بی خیال

پول نداری .بی خونه ای بی خیال

عاشقی ودل شکسته بی خیال

لیبی ترکیده .جاپن!! سونامیه بی خیال

تخمه ی جاپنی (ژاپن خودمون)کمیاب شده بی خیال

صاحب خونه مثل اژدها آتیش از دهنش می اد بیرون بی خیال

خط ریشت رسیده به قوزک پات بی خیال

اعصابم خورده بی خیال

اعصابت خورده بی خیال 

.

.

بی خیال و بی خیال وبی خیال وبی خیال ............بی خیال

 


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 17:59 | |







ماجراهای دایی غلامحسین 1

چند روزی بود که پدرومادرمون ما رو تنها گذاشته بودندورفته بودن زیارت!. من و سه برادرم برای اولین بار بود که بدون حضورپدر ومادر زندگی می کردیم .زمستون سردی بود وبساط! کرسی به پا ....

در یکی ازاین  شبا  دایی غلامحسینم با دوتا از پسراش برای شب نشینی اومد خونه مون .گل بالای! کرسی دایی نشست وبقیه اطراف کرسی نشستیم .سن وسال ما برادراو پسردایی هامون حول وحوش 13تا16سال بود وخیلی شلوغ کار بودیم بعداز پذیرایی از مهمونامون که فقط چای پشت چایی بود من وبرادرام تصمیم گرفتیم کمی بخندیم!  رضا برادر بزرگم طبق نقشه قبلی رفت تو جلد دایی وماهم رفتیم تو جلد رسول پسر بزرگ دایی .....

رضا از تربیت بچه گفت واینکه رسول بی ادبه والکی زیاد می خنده و....وماهم رسول و آنتریک(تحریک)می کردیم که رسول بخنده رسول به هیچی بند بود وزیاد می خندید.

کار به جایی رسید که دایی با تحکم   گفت:رسول حلوا خورده ساکت می شینی یا بزنم توسرت...

رسول ساده با تحریک ما گفت:خودت حلواخوردی!....

رضا گفت:دایی این رسول خیلی گستاخ شده واحتیاج به یه گوشمالی داره.....رضا داشت وامصیبتا می خوند که دایی بایک حرکت جهشی چنان ضربه ای با پاشنه ی پا به پهلوی رسول زد که کارت صوتی رسول پرید!وفقط تصویر موچاله ای از او باقی موند ودهانش مثل ماهی باز وبسته می شدوبعداز چند دقیقه صدای خفه اش که انگار ازته چاه در می اومد شنیده شد وحالا نوبت ما بود که رسول وبه رینگ برگردونیم !درتمام مدتی که رسول بی صدا گریه می کرد دایی داشت یک ریز حرف می زد ودر مزمت بچه ی بی ادب سخنرانی می کرد !زمانی که صحبتاش رسید به اینجا که اگر رسول این دفه! حرف مفت از دهانش بیاد بیرون می ذارمش زیرلگد! مازیرگوش رسول گفتیم بگو خودتو می ذارم زیر لگد ورسول ساده باز هم به دایی جواب داد خودتو میذارم زیرلگد!

رضا گفت:دایی!  دایی !کار از تربیت وتنبیه واین حرفا گذشته این رسول آدم بشو نیست !!

دایی  اینبار هم هفت هشت لگد زیر لحافی نثار رسول کرد که هر بار صدای یکی از ما دراومد ویکیش هم به رسول نخورد! عباس برادر دیگرم که از رضا کوچکتروازمن بزرگتر بود گفت:دایی من اگر جای شما بودم چنان ادبش می کردم که دیگه جرات جواب دادن نداشته باشه!

دایی با شنیدن این حرف به روی کرسی رفت وماکه از پایین نگاش می کردیم انگارنمای دوربین از پایین به بالای هنرپیشه ی نقش یک رو در صفحه ی تلوزیون ومی بینیم  مات ومبهوت مونده بودیم !سر دایی به لامپی که از سقف  آویزون بود برخورد کرد وحرکت پاندولی اون صحنه ی جالبی رو ترسیم کرده بود!

دایی از بالای کرسی با جفت لگد به روی شکم رسول پرید یک لحظه احساس کردیم دایی بین زمین وآسمون بی حرکت رو هوا موند                                                                                                                                                                     ودوربین سی صدوشصت درجه دور اون چرخید وبعد با حرکت آهسته به روی شکم رسول فرود اومد وچند بار این حرکت تکرار شد وادامه ی فیلم شروع شد!

اینبار صدا وتصویر رسول با  هم قطع شد چون رسول به زیر کرسی رفته بود .......

خلاصه اون شب رسول چندبار توسط دایی ناک اوت شد ونفهمید که دلیل کتک خوردنش چیه ! البته فکر کنم هنوزم نفهمیده باشه.... الان 30سالی از اون موضوع می گذره و .......

یادش به خیر دایی


[+] نوشته شده توسط اکبردرژند در 15:43 | |



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد